باز دلتنگی

ساخت وبلاگ
هرشب  که خواب تو را میبینم دلم ناخوش میشود

تمام روز  به فکر رخ ماهت لبخن تلخی را مهمان خودم میکنم

عجیب قصه ای دارم با هر کشک و بادمجانی  که بویش را حس میکنم

مهربان من چه آسان خودم را به دست تقدیر سپردم

نامی  از تو در دهانم شیرین اب  می شود

آنقدر اسمت زیبایت را دوست دارم که هر بار تکرار شود و تنها  مستمع من باشم تا  آخر عمرم گوش  می دهم

هنوز جرات ندارم به لباس های قشنگت نگاه کنم

همه را در دورترین مکان گذاشتم

 به باورم میشد  بار دیگر  آنها  را به تو ببینم

بوی عطر زیبایت هنوز هست

 مرتب بودن لباس هایت هنوز هست

ای بفدایت همه زندگیم دلم خیلی برایت تنگ شده است

سالگرد...
ما را در سایت سالگرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akhazeyekghahraman بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 18 دی 1397 ساعت: 20:21